ایلقار نیوز:طی تماس تلفنی اهالی روستای بیرق خلخال و گزارش حادثه حمله گرگها به گله گوسفندان در این روستا سریعا” عازم روستای بیرق از توابع بخش مرکزی شدم که جمع اهالی روستای بیرق را نرسیده به روستا در دشتهای اطراف روستا دیدم.
ترس و وحشت در وجود اهالی این روستا حاکم بود و هر کس در تپه و کوهی دنبال لاشههای دریده شده میگشت.
با گروهی از روستائیان همراه شده و برای دیدن آثار ناشی از حمله گرگها به تپههای اطراف روستا حرکت کردم که پس از طی مسافت پنج کیلومتری روستا لاشههای دریده شده گوسفندان را یافتیم.
گله گوسفندان مشهدی معرفت رجبی هر کدام در سویی افتاده بودند و نشان از تعداد زیاد گرگهای مهاجم میداد به طوری که از جای پای به جا مانده روی برف مشخص بود حداقل 10 تا 13 گرگ گرسنه که به علت برودت چند روز اخیر خلخال سخت در مضیقه تامین غذا قرار دارند به صورت دسته جمعی به گوسفندان حمله کرده بودند.
اهالی روستای بیرق از عصر چهارشنبه تا پاسی از شب در تپههای اطراف روستا به گشتزنی پرداخته بودند تا شاید تعدادی از گوسفندان را زنده پیدا کنند که متاسفانه تعداد 30 راس لاشه دریده شده با کمک اهالی پیدا شد و پنچ لاشه در همان محل به علت زنده بودن سربریده شده و 20 راس سالم به روستا برگردانده شد.
یکی از روستائیان که در لحظه اول متوجه حمله گرگ شده بود در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فارس در خلخال گفت: صدای ضربه در را شنیدم و به سرعت به سوی در رفته و در باز کردم که با چهره رنگ پریده و ترسان مشهدی معرفت روبهرو شدم و که از من کمک میخواست با وی همراه شده و به بیرون روستا رفتیم.
تا رسیدن من و تنی چند از اهالی، گرگها گله را پراکنده کرده بودند به صورت دسته جمعی گله را محاصره و اکثر آنها را خفه کرده بودند.
با دیدن این صحنهها مشهدی معرفت رجبی دیگر طاقت نیاورد و از حال رفت و من با کمک اهالی وی را به سرعت به اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) خلخال انتقال دادیم تا مورد مداوا قرار گیرد.
پس از عکاسی از لاشه گوسفندان دریده شده در میان درهها و تپهها به بیمارستان امام خمینی (ره) مراجعه کردم تا جویای احوال این پیرمرد 70 ساله شدم.
معرفت رجبی پیرمرد 76 ساله که هنوز میشد آثار ترس را در چهرهاش با من هم کلام شد وی گفت: روزها کوتاه است و به همین علت بعداز ظهر هنگام برگشت به خانه در جاده روستا در حرکت بودم که از زیر پرچین باغ متوجه حمله چهار گرگ شدم با دیدن گرگها سر و صدا کردم و چون از روستا خیلی دور بوم برای لحظاتی ترس وجودم را گرفت و مجبور شدم به طرف روستا حرکت کنم چون اگر میماندم خطر این بود که گرگها مرا نیز بدرند با خبر کردن اهالی به طرف محل حادثه برگشتم اما گله خود را نابود شده دیدم و از شدت ترس و سرما از حال رفتم و اکنون با تلاش و کمک پزشکها حالم مساعد است الحمدالله.
از وی در خصوص اینکه اکنون فصل چرا نیست به جه علت گله را بیرون برده است با وجودی که احتمال حمله گرگها به گوسفندان وجود داشت پرسیدم که گفت: همه روزه گوسفندان را برای آبخوری و چرا به بیرون روستا میبردم و این شغل من بوده و سالها نیز همین رویه را تکرار کردهام و تاکنون چنین بلایی را ندیده بودم.
گرگها گرسنه حتی به بره داخل شکم گوسفندان نیز رحم نکرده بودند و برههای که به بیرون از شکم مادرشان افتاده بودند را نیز خورده بودند.
گرگها با بی رحمی تمام بعد از خفه کردن گوسفندان اقدام به خوردن آنها کرده و لاشهها را به دورتر از محل حادثه حمل کرده بودند.
اصلیترین مشکل که هم اکنون در بین روستائیان در خلخال به وفور دیده میشود بیتوجهی به بحث بیمه محصولات و دامهای آنان است که هر چند گاهی بروز این چنین حادثهی تلخی که باعث وارد شدن خسارات به اهالی در خلخال میشود اما مایه پند و عبرت نیست و متاسفانه روستائیان کمتر به دنبال بیمه محصولات و احشام خود هستند.
انتهای پیام/فارس