جناب آقای محمود عباس زاده
با عرض سلام و ادب و آروزی توفیق
مقاله جناب عالی را با عنوان “حلیم قدرت در دیگ مذاکرات هسته ای” که نقدی بر نتایج مذاکرات و تفاهم نامه لوزان مابین کشورهای ۱+۵ و جمهوری اسلامی ایران با تمسک به بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا بود مطالعه نمودم. در حالی که برای پاسخ به مطالب مطروحه شما مردد بودم ولی ملاحظه اتفاقات ناگوار و دردناک و معضلات و مصایب در جامعه که متاسفانه در سال های اخیر در اثر سوء تدبیرها و فرصت سوزی ها و سیاست های هیجانی داخلی و رفتارهای تنش زای خارجی رو به افزایش بوده است بنده را وا داشت مطالبی را خدمت شما و خوانندگان عزیز ارایه نمایم.
البته پر واضح است که حامیان چنین سیاستی ناپخته چاره ای جزء این ندارند چون زمانی که فضای سیاسی پر تنش تند و بحرانی نشان داده می شود آن هایی که هزینه شان بر فایده، احساس شان بر درک و بر افروخته شدن رگهای گردن شان بر محتوای صحبت شان برتری دارد ، میدان دار سیاست داخلی و خارجی می شوند. غافل از این که تعقیب هر نوع هدف در سیاست خارجی و موفقیت در مذاکرات علاوه بر اینکه باید متضمن تامین منافع ملی، ارتقاء توان مندی ها و عزتمندی کشور باشد به تناسب مقدورات و محذورات، امکان پذیری بر اساس داده های عینی و توازن بین آرمانها و واقعیتها شکل می گیرد نه بر اساس شعارهای بی پشتوانه و لفاظی های بی حاصل و ادبیات تهاجمی. طبیعی است در این میان هر چقدر کشوری از نظر توان داخلی قدرت مند، اقتصاد پویا و درون زا – صنعت و کشاورزی پیشرفته – بوده و انسجام درونی بین دولت و ملت از استحکام برخوردار و در حوزه منطقه ای و جهانی متحدان و همراهان بیشتری داشته باشد در رسیدن به اهداف خود با موانع کم تر و موفقیت بیش تری مواجه خواهد بود در غیر این صورت باید منتظر در جا زدن ها و شکست خوردن ها باشیم.
جناب عالی در قسمتی از مطالب تان دولت و مذاکره کنندگان را به عدم توجه به اقتصاد درون زا و اقتصاد مقاومتی متهم کرده اید ولی وقتی که دولتی وضعیت کشور را با رشد اقتصادی منفی نزدیک به ۶ درصد، بدهی های کلان داخلی به پیمانکاران، بانکها و صتدوق های بازنشستگی، اخراج کارگران ورشکستگی اکثر تولیدات داخلی در اثر تحریم ها و سوء تدبیرها، تورم نزدیک به ۵۰ درصد، انبارهای نسبتا خالی و ارزهای خارجی ناپایدار، کم شدن ارزش پول ملی، محدود شدن تولید و صدور نفت ایران به پایین ترین حد خود، گسترش فساد مالی و سر خوردگی نخبگان و کارشناسان و بی اعتمادی نیروهای اجتماعی تحویل گرفته است چه تناسبی با اقتصاد درون زا و مقاومتی می تواند داشته باشد. ضمنا جناب عالی کدام ملت و کشوری را سراغ دارید بدون تولید ثروت، کار بنیادی و اساسی برای ارتقاء جایگاه کشور و ملت خود انجام داده باشد. یا کدام جامعه ای را سراغ دارید با ایزوله شدن خود و بدون استفاده از ظرفیت های سیاسی، تجاری، مالی و تکنولوژی جامعه بین الملی مسیر توسعه و پیشرفت را طی کرده باشند؟ تاریخ کشورهای در حال توسعه چند سال اخیر از هنگ کنگ گرفته تا مالزی مبین و گویای این اصل اساسی می باشد.
در چنین شرایطی انسان یاد سخنان دن شیاپونگ رهبر و معماراصلاحات چین در اوج جنگ سرد و رقابت بین بلوک شرق و غرب می افتد که: چینیها برای ارتقاء و توسعه کشور نیاز به ۵۰ سال صلح و مدارا با جهان است. ولی مثل اینکه در نظر برخی ها برای عقب ماندن از رقبا نیاز به ۵۰ سال مخاصمه و تنش با جهان هستیم لذا به نظر می رسد که دغدغه نگرانی و دل مشغولی برخی بیش از آن که رفع نیازها و تخفیف آلام و دردهای جامعه و گشودن درهای نیمه بسته خارجی باشد به قفل شدن این درها و انباشته شدن این دردها می باشد.
آقای عباسزاده جنابعالی در قسمتی از یاداشت تان با ردیف کردن بندهایی از بیانیه وزارت امور خارجه آمریکا در مورد نتایج و تفاهم نامه لوزان، آن را باعث خدشه دار شدن غرور ملی ایرانیان و منافع ملی دانسته اید. ولی بر فرض صحت که چنین نیست آیا شکستن غرور ملی جامعه ایرانی را فقط باید در حوزه مسایل هسته ای جستجو کرد؟ آیا غرور ملی ایرانیان و خانواده آنان زمانی بیش تر شکسته نمی شود که پدر و مادر یک خانواده با دعاهای شبانه، نجواها و زمزمه های سحر گاهی، آشفتگی و پریشانی روزانه پدر ناامید و پریشان، مادر دل شکسته و گریان، فرزند بیکار آشفته و عصیان سه ضلع مثلث غصه ها و قصه های درون خانواده را تشکیل دهند نامید از این که روزنه و مفری برای آینده شغلی فرزندشان پیدا نمایند. آیا بلوکه شدن نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار از دارایی ایران در بانکهای خارجی در اثر تحریم های چند سال گذشته، افزایش فقر و اعتیاد خانمان سوز، رکود شدید، پرداخت نشدن دست مزد کارگران، صدمه دیدن هویت جوانان و دانشجویان، تمایل متخصصان برای مهاجرت از کشور و خروج سرمایه های کلان از کشور و بلا استفاده ماندن بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار از ثروت و دارایی های ایرانیان مقیم خارج از کشور در جهت آبادانی و توسعه کشور جزء از بین رفتن غرور ملی نیست؟ آیا احتمال نمی دهید اصرار بر ادامه سیاست های نادرست گذشته و بعضا خلاف منافع ملی حتی جامعه مورد مطلوب جنابعالی را مورد مخاطره قرار می دهد؟ آیا راهبردها و سیاست گذاری های خارجی طی شده را دخیلی در گسترش این نابسامانی ها نمی دانید؟
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده ایم و علل آن را شناسایی نموده ایم که چرا در چشم انداز ۲۰ ساله توسعه ایران که نصف آن سپری شده است جایگاه خودمان را در حوزه های مختلف علمی اقتصادی و تکنولوژی در خاورمیانه رتبه اول ترسیم کرده بودیم ولی همچنان در بسیاری از پارامترها و شاخص ها از کشورهای رقیب عقب مانده ایم؟
از این ها که بگذریم در قسمتی از نوشته هایتان سرور و خوشحالی مردم و تیم مذاکره کننده را به تیم فوتبالی تشبیه کرده اید که به خاطر پنالتی دادن به حریف از مردم درخواست و انتظار تشویق دارند. ولی باید بدانیم که دادن پنالتی های یکطرفه در تیم مذاکره کننده قبلی بود که با هر پنالتی و گل خوردن باعث حیرت و ناراحتی هواداران و تماشاگران شده اند و این ها در گذشته نه به خاطر هول حلیم به دیگ بلکه از هوس آجرپزی به کوره افتادند که متاسفانه خود و جامعه را سوزاندند. در پایان با یاد آوری این جمله که نه سریر قدرت آنقدر شیرین و ارزشمند است و نه کنار ماندن از قدرت به قدری پست بی ارزش و خوفناک، که سیاست مداری پای بر منافع ملی و زخم ها و آرزوهای واقعی مردم بگذارد. پس بهتر است اجازه دهیم این ملت رنجور و آسیب دیده از تلاطمات و نابسامانی های ناشی از سیاست خارجی هزینه زا و مذاکرات بی حاصل گذشته رهایی یافته مسیر آرامش و عادی خود را طی نماید هر چند در این مسیر دشواری هایی فراوری ملت ایران قرار دارد.
اقاي بدري اگر وضعيت كشور در زمان تحويل به دولت روحاني چنين وضعيت اسف باري داشت آقاي روحاني با چه حسابي وعده داد كه در صد روز اول اقتصاد كشور را متحول و رفاه نسبي را در جامعه به صورت ملموس (نه روي كاغذ و آمار هاي تبليغاتي) ايجاد مي كند؟ اگر بدون مطالعه وضعيت كشور چنين قولي داده بود پس به عقلانيتش متاسف بايد بود اگر دانسته چنين قولي داده بايد به عرضه كاري و مديريتي اش متاسف بود اما هيچ كدام درست نيست آقايان از هول حليم به ديگ افتادند.
رهبري هم در فرمايشات خود به تبريك گفتن هاي بي خود و نمايش سرور ملي كه قطعا به ضرر مذاكره است تذكر دادند آقاي بدري از حق نگذريم نظر آقاي مشگيني درست است دولت از هول حليم كم مونده بود به ديگ بيفتد شما ديديد اوباما بعد از سخنراني رهبري معظم دنده عقب گرفت والا نظر رسمي خود را در بيانيه گفته بود
ضمنا طبيعي است آدم وقتي با بچه اش براي خريد يك كالا به فروشگاهي مي رود وقتي بچه در حضور فروشنده محكم به يك كالا بچسبد فروشنده گران قالب مي كند به نظرم حق با آقاي عباس زاده است به قول ترك ها دولت به سمت مذاكره خيلي ” هوتو گئدير” هوتي مي رود با اين اشتياق چيزي دستگير نمي شود و چهار سال فرصت براي رفع فقر و بيكاري نيز كه شما هم اظهار نگراني كرديد از دست مي رود و نهايتا علي مي ماند و حوضش!
جناب فیاضی عزیز جهت اطلاع
۱- در مذاکرات چانه زنی روال کار است ضمن حمایت رهبری از مذاکرات و تیم مذبور رصد فرمایشات ایشان لازم و بسیار مفید است و همچنین اظهار نظر و نقد سازنده طیف های سیاسی مختلف . و حتی عده ای همچون جنابعالی و فرد محترم مطلوبتان که در به وجود امدن این بحران مقصر هستند . پس نگرانی رهبری از روند مذاکرات و همچنین پرسشهای بجای ملت را به نام خودتان که نگران مسایل دیگری هستید نزنید
۲- ای کاش در طی اون ۸ سال که سر شار از پول باد آورده نفت بود شما اینقدر به فکر مشکلاتی که خودتان باعث آن هستید می بودید البته این حق شماست که از دولت مستقر مطالبه کنید و حتی زیر سوال ببرید .
۳- پیرو کامنت اولتان که فرمودین روحانی نباید قول میداد در صد روز چنان میکنم -ایشون یک برنامه صد روزه برای حل برخی مسایل و ایجاد تغییر اعلام کردند با اینکه اشتباه بود اما او توانسته تغییراتی در امور کشور ایجاد کند از جمله کند کردن روند تورم از ۵۰ به ۱۶ درصد روند راه اندازی کارخانجات ورشکست شده و تعطیل شده – ثبات قیمت ارز – ثبات نسبی بازار – انقلاب در امور سلامت و درمان و کاهش هزینه ها به ۱۰ درصد شهری و ۵ درصد روستایی – شروع خوب در سطح عمران کشوری از جمله عمران روستایی و پرداخت بدهی پیمانکاران هر چند با مشکل کمبود اعتبار مواجه هست – روند خروج از انزوای سیاست خارجی و قویتر شدن سیاست خارجی با نظارت کامل رهبر انقلاب و……… که در حوصله این کامنت نیست
و در ضمن اینکه می فرمایید در عقلانیت آقای روحانی باید شک کرد عرض میکنم درسته روحانی و دولت او اشتباه کردند و نباید این بهانه را برای بهانه جویان می دادند . البته که در رصد اوضاع کشور قبل از انتخابات بسیار اشتباه کرد و بعد از پیروزی در انتخابات و وارد شدن در امورات کشور تازه فهمیدند که بر سر این مملکت چه آمده و عمق فاجعه این ۸ ساله چگونه بوده است و همچنان که مستحضر هستید بسیاری از مسایل و مشکلات بغرنج به وجود امده صلاح نشد مطرح بشود که در ایجاد فضای یاس و نا امیدی در جامعه بسیار موئثر بود. آری عقلانیت روحانی مشکلی ندارد بلکه چنان امور کشوری در این ۸ سال مخفی و بسته نگه داشته شد که افرادی همجون روحانی هم از واقعیت این مشکلات بی خبر بودند همچنان که من شما بیخبر بودیم و هر روز بعد تازهای از آن منتشر می شود بیش از مزاحم نمیشوم. و من الله توفیق
دولت روحانی نه در صد روز اول بلکه در هفته اول افزایش قیمت ارزهای خارجی را مهار کرد و تا امروزارزش پول ملی نسبت به زمان تحویل دولت پایین نیامده . افزایش قیمت کالا و خدمات مهار گردید .امریکا و کشور های اروپایی و شورای امنیت تا بحال نتوانستند بر علیه ملت ایران تحریم و قطعنامه جدید صادر نمایند و…اقای فیاضی شعاع دید خود را افزایش دهید.به نظر تو حق با احمدی نژاد هم هست چون تمامی بدبختی هایی که به سر ملت و مملکت امده.به خاطر ندانم کاری هاو سیاست های غلط ان می باشد
اقای بدری! کسانی که از ابشخور کیهان اب می خورند وباچشم و گوش و فکر بسته از اربابان خود دستور می گیرند .ودر جمع مشاییها ورحیمی ها ومرتضوی ها معنی و مفهوم پیدا می کنند.نیازی به جواب دادن ندارند.شما با خلوص نیت با چنین مهره های سوخته ای بر خورد می نمایید و از صمیم دل و با افکاری مستقل منافع ملی و مملکت را به او متذکر می شوید .اما بدانید جواب دادن به اینها اب در هاون کوبیدن است.به افرادی مثل او یادداده اند تا فکر کنند مرغ فقط یک پا دارد.
جناب اقای بدری همشهری عزیز از جناب عالی تشکر میکنم حرف دل ما را زدی حتما به کسی رای میدیم که با دولت تدبیر امید هم سو هم دل باشه …
جناب اقای بدری از مقاله متین و پر محتوا و درست و صادقانه شما سپاسگزاریم واز اینکه با استدلال و مستند جواب آپاچی های شرق و…ی را می دهید بسیار خرسندیم اما نکته این است که مزدوران چپاولگر ملت و کشور در 8 سال دوران مهرورزی پاک دستان منطق و استدلال ومنافع ملی و توضیح تو سرشان نمی رود دوست شوخی در لطیفه ای می گفت ….که قاضی از مجرم تعلیم دهنده ای پرسید ، که چرا مرتکب این کار شدی؟ جواب داده بود چون تو مغز ش فرو نمی رفت در …… فرو … .! اری برادر اینها چیزی تو مغزشان فرو نمی رود اگر قصدی باشد برای فهماندن اینها باید مثل ان تعلیم دهنده مکتب خانه ای رفتار کنی اینها افراد تشنه ثروت و پول و مقام و قدرت هستند از هر راه هر جایی باشد . همه بر وضعیت وشرایط اینان واقفند انها نه منافع ملی را می فهمند نه منافع کشور را اینان شبیه گاومیش حضرت موسیایند که قصد و عزم خوردن افریدگارشان را هم کرده اند ………………
برادر عزیز کسانی که چنین شرایط سخت ودل آزار جامعه را می بینند ولی همچنان از بحرانها وتنشها حمایت می کنند چه انتظاری دارید مثل اینکه ما باید از دست عده ای باید بسوزیم وبسازیم
به نظر می رسد محتوای مقاله به قدری دل چسب ومنطقی بود عده ا ی را از خواب گران بیدار کرد .متشکرم
با سلام اقای بدری باهمه احترامی که به معرفت و ادب شما قایلم ولی حمل بر بی ادبی نباشد اگه هزاران نقد ومقاله تو تمام نشریات محلی چاپ کنی باز هم معاون فرماندار نخواهی شد چون با بد کسی درافتاد ی چون حامی ایشون نماینده محبوب شماست ولی حامی شما دوست عزیزتان فرماندار محترم شهرستان دل من نه مرد ان است که باغمش دراید مگسی کجا تواند که بر افکند عقابی
سلام این هم یک نمونه از ادبیات احمدی نزادی ها به اصطلاح دولت بهار علی اقا دلواپس چی هستی شما ( با بد کسی در افتادی یعنی چه ) ببین عزیزان در انتخاب کلمات دقت فرماید لطفا انتقادی که میکنید با زبان احترام باشه کوپن دوران بگم بگم ها باطل شده …..
برادر گرامی علی آقا مثل اینکه مقاله بسیار تاثییر گذار ومنطقی آقای بدری مثل مطالب ونوشته های دیگرش شما را هم مات کرده به چیزی که به موصوع ربط نداره وارد شدی ولی محض اطلاع جنابعالی بگویم بدری که سیاسیون و جامعه می شناسد آنقدر خود ساخته است که قدرت نماینده ودیگران پشیزی در پیش این ارزش ندارد به همین خاطر اولین کسی بود که با کمال صراحت این موضوع را چند ماه رد کرده وخط بطلان کشید در حالی که عده ای علاقمند به مطرح شدن در سطح پایین هم است واین جای شکر دارد که همه بر وزانت وادب ایشان اقرار میکند
علی آقا مثل اینکه مقاله تاثیر گذار ومتین آقای بدری بد جوری اردوگاه دوستانتان را به هم زده که چنین سعی در انحراف موضوع هستید . بدری که در جامعه شناخته می شود اگر چند تا از این انحرافها هم بیارید دامن پاکش در حوزه قدرت لکه دار نمی شود وضمنا کسی است که چند ماه قبل صراحتا به این موضوع با ارسال متنی به سایتها جواب داده است .البته متشکرم که شما هم به معرفت نامبرده اشاره فر مودید .