ایلقار نیوز :رضا قاسمی: زمانی که صحبت از کاخ سفید به میان می آید ذهن خواننده ناخودآگاه به سمت کاخ معروف ریاست جمهوری آمریکا کشیده می شود و این سؤال در ذهن او ایجاد می شود که آیا این موضوع درباره مذاکرات هسته ای است یا مسایل مربوط به خاورمیانه و یا دیگر مسایل مربوط به دولت آمریکا ولی منظور از کاخ سفید در این مقاله نه آن کاخ سفید معروف بلکه ساختمان سفید فرمانداری مشگین شهر است. ساختمانی که رویای خیلی از قدرت طلبان است و برای رسیدن به صندلی آن از انجام هیچ کاری دریغ نمی کنند. ساختمان و صندلی فرمانداری برای این افراد آن چنان شوکت و جلال خاصی دارد که از نظرشان نه تنها هیچ فرقی با کاخ سفید اصلی ندارد بلکه حتی از آن نیز بالاتر است و وجه تسمیه عنوان مقاله نیز همین موضوع می باشد.
در شهر ما از دیرباز افرادی که به دنبال کسب جایگاه نمایندگی بودند از همه امکانات وشرایط استفاده کرده اند تا به مقصود و هدف خود دست یابند. چه آن زمانی که از فقر مردم استفاده کرده و با دادن یک وعده غذایی رأی مردم را می گرفتند، چه آن زمانی که از پول و ثروت خود استفاده کرده و با چرب کردن سبیل بزرگ خاندان و یا بزرگ روستا رای آن خاندان یا روستا را مال خود می کردند و چه آن زمان که از آشفتگی شرایط استفاده کرده وبا استفاده از زور و قدرت در انتخابات دست اندازی می نمودند. در زمان حاضر هم با این که شرایط فرق کرده و دیگر نمی توانند با استفاده از قدرت فیزیکی و دادن مهمانی و چرب کردن سبیل بزرگ خاندان ها رای جمع کنند ولی با این وجود، شیوه همان شیوه قدیمی یعنی معامله است و تنها ابزار مورد استفاده فرق کرده است. اگر زمانی با یک وعده غذایی رأی می گرفتند در حال حاضر امکانات عمومی و بیت المال را وجه المعامله قرار داده و به ه رکس مطابق با وزن و جایگاهی که دارد شغل یا مقامی پیشنهاد م یدهند. به کسی که شغل آزاد دارد وعده میدهند که اگر از من حمایت کنید به فرزندان تان که درس خوانده و بیکار هستند شغل فراهم می کنم. به کارمندان وعده می دهد که اگر از من حمایت کنید و من نماینده بشوم شما را معاون یا رئیس می کنم و به کسانی که در شهرستان پست های نسبتا بالایی داشته اند، به عنوان مثال بخشدار بوده و یا از اعضای شورای شهر بوده اند و یا در اداره ای رئیس بوده اند، وعده ی صندلی فرمانداری را می دهند و او نیز با جان و دل برای او کار می کند. آیا این وضع زیبنده ی یک جامعه ی اسلامی است؟ وقتی پست های مهم وکلیدی و در کنار آن ها بیت المال ملعبه ی دست افراد سودجو و قدرت طلب قرار می گیرد آیا می توان به پیشرفت و تعالی چنین جامعه ای امید داشت؟ در جامعه ای که مسؤولین کلیدی وابسته به یک نفر هستند و بدون اجازه ی او جرأت آب خوردن را ندارند آیا می توان امیدوار به آینده بود؟ راستی اشکال کار کجاست، اشکال در قانون است یا در تفسیر قانون و یا سوء استفاده ی برخی ها از مقام شان؟ چیزی که مشخص است این است که اصل قانون هیچ اشکالی ندارد و تفسیرهای اشتباه و سوء استفاده هایی که صورت می گیرد باعث ایجاد مشکل می شود. زمانی که اصل تفکیک قوا به اجرا در نمی آید این اتفاق م یافتد که یک نفر منسوب به قوهی مقننه در کار قوه ی مجریه دخالت کرده و فردی را به سمت فرمانداری منسوب می کند که هیچ اختیاری از خود نداشته باشد و وابسته به او باشد در چنین شرایطی است که هیچ مقام و مسؤولی جرات مخالفت با نماینده را ندارد و اگر هم با او مخالفت کنند با این تهدید مواجه می شوند که وزیر مربوطه را به مجلس می کشانم. قدرتی که ای کاش در راستای خدمت به مردم بود تا در خدمت عزل و نصب ها ولی متاسفانه چنین نیست و این بار برای رسیدن به قدرت نه از جیب خودشان بلکه از امکانات عمومی استفاده ابزاری می کنند که این مورد به مراتب از مورد اولی ضربه سنگین تری به پیکره جامعه وارد می کند.
نکته ی مهم دیگری که پرداختن به آن خارج از لطف نیست وعده های توخالی برخی از کاندیداها است که از طبیعت خدادادی برای رسیدن به مقاصد خودشان استفاده می کنند و بدون ای نکه گام های محکم و واقعی برای بهره برداری مناسب از این موهبت های خدادادی برداشته شود صرفا به عنوان تبلیغات و وعده گاه از آن استفاده می کنند. البته در این بین کارهای مثبتی هم صورت می گیرد ولی تعداد و عمق این کارها آن قدر پایین و سرعت انجام این پروژه ها چنان کند است که تا بخواهند تاثیر مثبت خود را بگذارند از رده خارج می شوند و معدود کارهایی که صورت می گیرد بیش از این که به نفع عموم مردم باشد به سود عده ای معدودی افراد ثروتمند و با نفوذ می باشد.
راستی آیا تا به حال کسی به این موضوع فکر کرده که اگر چنین پتانسیل خدادادی در مشکین شهر وجود نداشت کاندیداهای نمایندگی از چه حربه هایی برای جمع آوری رای مردم استفاده میکردند البته راهکارهای زیادی می توانست وجود داشته باشد ولی چنین موقعیت مناسب و ایده آلی برای افرادی که هیچ گونه خلاقیت و و ذهن پویایی ندارند یک لطف بزرگ از جانب خداوند است که باید قدر بدانند ولی از این موقعیت هم استفاده صحیحی صورت نمی گیرد.
پس بیایید تا این بار با دقت تمام کاندیداهای احتمالی را زیر نظر بگیریم و از الان که هشت ماه تا انتخابات مجلس باقی مانده حواس مان را جمع کنیم و با رصد کردن امور نگذاریم عده ای سوجو با استفاده از شرایط و امکانات بیت المال و وعده های پوچ و تو خالی آرای ما را به یغما ببرند و با انتخاب فرد شایسته اشتباهاتی را که تا الان مرتکب شدیم جبران نماییم و درمقابل نسل های آینده سربلند باشیم و نگذاریم انتقاداتی که ما از گذشتگان داریم نسل های آینده از ما داشته باشند
انتهای پیام / مشکین سلام