اجاره سوئیت در مشکین شهر

ساختار کشور با مشکل تمرکزگرایی روبروست

زندان مشکین شهر دیگر جوابگو نیست

۱۰ کیلوگرم مواد مخدر در مشگین‌شهر کشف و ضبط شد

تعرفه‌های نامتعارف و داد اهالی مشگین‌شهر

افزایش سرعت وزش باد در اردبیل/بارش برف در ارتفاعات انتظار می رود

توسعه و محرومیت‌زدایی روستاها در اولویت قرار گیرد

گردشگری مشکین شهر باید ها و نبایدها

تعرفه گاز در مشگین‌شهر باید تغییر یابد

هتل‌ ساوالان مشگین‌شهر در اختیار افراد بی‌سرپناه قرار گرفت

مشگین شهر قهرمان مسابقات مینی‌فوتبال جام پرچم آقایان استان اردبیل شد

بلاتکلیفی ۶ ساله استخر مشگین شهر قابل قبول نیست

کد خبر: 20058 | تاریخ انتشار: 17:44:19 - دوشنبه 3 خرداد 1395 | 2 نظر | |

به قلم محمد کریمی:

«سراشیب» استعفا سرافراز، شیب تند نزول صدا و سیما

ایلقار نیوز: سومین مدیر سازمان صدا و سیما در کمتر کریمیاز دو سال اخیر، هفته گذشته کلید اتاق جام جم را از محمد سرافراز تحویل گرفت. سازمانی عریض و تحویل با انبوهی از سرمایه و البته معادل آن با کلی ایراد و مشکل که امید می رود رئیس جدید آنها را به حداقل رساند. در یادداشت پیش رو، چهار چالش بنیادی صدا و سیما که منجر به تضعیف جایگاه آن شده مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین چهار رقیب اصلی این رسانه شناسایس خواهد شد. روسای سه گانه در 20 ماه اخیر معرفی می گردد.

1) چالش ها1-1) بحران مالی

صدا و سیما با بیش از 30 مرکز در داخل، 20مرکز در خارج، بیش از 100 شبکه رادیویی و تلوزیونی استانی، ملی و بین المللی، نزدیک به 50 هزار کارمند و چندین ارگان وابسته از جمله دانشگاه صدا و سیما، انتشارات سروش، روزنامه جام جم، ده ها سایت و خبرگزاری و . . . یکی از بزرگترین مجموعه های رسانی جهانی محسوب می شود.  بخشی از هزینه 3000 هزار میلیاردی این سازمان از بودجه سالیانه کشور تامین شده و الباقی نیز با تبلیغات، دریافت آبنمان از مشترکان برق و . . . تامین می گردد. اما در چند سال اخیر بدلیل فشار اقتصادی ناشی از تحریم و همچنین افتتاح چندین شبکه تلوزیونی و رادیویی موجب شده که این سازمان به شدت از نظر مالی تحت فشار باشد. همین مساله باعث افزایش چشمگیر حجم تبلیغات تلوزیونی شده که منتقدان آن را با عنوان «آنتن فروشی» به باد انتقاد می گیرند.

1-2) کاهش مخاطب

صدا و سیما در چند سال اخیر با ریزش مخاطب بویژه در بخش سیمای خود همراه بوده است. جهت گیری صدا و سیما به سمت یک جناح سیاسی در کشور و عدم جذابیت برنامه های نمایشی و سرگرمی از عوامل اصلی این ریزش است. حتی افتتاح چندین شبکه تخصصی (مستند، ورزش، بازار و نمایش) و شبکه های سرگرمی (نسیم، تماشا و آی فیلم) نیز چندان با استقبال روبرو نشد و برخی از آنها با هم ادغام شدند. اساسا این شبکه ها بیشتر با الگوی شبکه های نازل ماهواره ای فارسی زبان، که در آن از برنامه های آرشیوی با انبوهی از تبلیغات استفاده می شود، طراحی شده اند. بجز برنامه های ورزشی و برخی سریالها، صدا و سیما برنامه تاثیرگذار و محوری در این چند سال نداشته است.  1-3) فشارهایکی از مشکلات عمده صدا و سیما در تولید برنامه، فشارها، خواسته ها و مطالباتیست که از بیرون به سازمان تحمیل می شود. بسیاری با تصور اینکه چون این سازمان، حکومتی و ملیست، پس سهم دار آن هستند و باید نظراتشان در فرآیند برنامه سازی صدا و سیما دخیل باشد. چنین روندی منجر به محافظه کاری مفرط صدا و سیما در مواجه با رخداد روز شده و هدف به ایجاد تعادل و رضایت همه گروه ها، بویژه یک جریان خاص، تنزل یافته است.

1-4) حواشی

معمولا برنامه تولیدی صدا و سیما تا زمانیکه حاشیه ای ایجاد نکنند، مشهور نمی شوند. این حواشی علاوه بر اینکه خود دارای موارد تنش زائی است، از وجود دید نه چندان مثبت به این رسانه و البته خواسته های نابجا و عدم انتقاد پذیری افراد جامعه ناشی می شود. اخیرا برنامه هایی مانند «در حاشیه»، «فتیله» و «اکسیر» حواشی زیادی ایجاد کرده اند که منجر برخورد با عوامل، عذرخواهی و تعلیق برنامه و برنامه سازان شده است. تعصبات قومی، مطالبات صنفی و تعلقات سیاسی معمولا محوریترین عوامل دامن زدن به حواشی هستند.

2) رقبا2-1) شبکه های ماهواره ای فارسی زبان

تنها چند سال بعد از پیروزی انقلاب بود که شبکه های ماهوره ای در آمریکا و اروپا شروع به فعالیت کردند. تا اویل دهه 80 خورشیدی، این شبکه کمترین اثرگذاری را در مردم نداشتند. معمولا یک به اصطلاح کارشناس جلوی دوربین می نشست و با سخیف ترین ادبیات و نازلترین استدلالات سعی در براندازی (!) نظام را داشت و چند نفری هم که زنگ می زدند و با فحاشی و تمسخر اسباب عصبانیت کارشناس و مضحکه ملت را فراهم می آوردند. محصولات فرهنگی نیز محدود به ویدئوکلیپ هایی با کمترین مولفه های زیباشناسی و فیلم فارسی های با حداقل کیفیت بصری می شد. اما ورود برخی غولهای رسانه ای، گسترش تکنولوژی ماهوره ها و شکستن قبح استفاده از آن در بین خانواده باعث شد که خیل عظیمی از شبکه ها با کیفیت قابل قبول-حداقل در مقایسه با صدا و سیما- به پخش صدها ساعت برنامه بپردازند. اکنون این شبکه ها به حدی از قدرت رسیده اند که فیلم و سریال فارسی با حذب بازیگران داخلی تولید می کنند.

2-2) شبکه مجازی

هرچند هنوز هم در پیشرفته ترین کشورهای جهان هم تلوزیون جایگاه خود را در برابر اینترنت حفظ کرده اما باز هم از مرز نفوذ آن در بین مردم کاسته شده است. در ایران، با وجود آنکه ضریب نفوذ اینترنت و کیفیت آن بسیار پائین است اما توانسته در برابر غول رسانه ای کشور قد علم کند. در این بین، سایت ها و خبرگزاری ها با تولید اخبار آنی سعی کردند خلا موجود در اخبار رسانه اصلی کشور را پر کنند. از بعد سرگرمی نیز، برخی سایتها با ایجاد شبکه های اینترنتی (مانند پلاس تی وی) گام به گام خود را در قامت یک رسانه نزدیک کنند. نمونه دیگر این تحرکات برنامه «دید در شب» بود که از طریق سایت آپارات منتشر می شد و توانست با رعایت اصول جمهوری اسلامی بینندگان قابل توجهی برای خود کسب کند.

2-3) شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان

با معرفی و رشد شبکه های اجتماعی در ده سال اخیر، میزان اشتراک نظرات، امیال و خواسته های افراد بشدت افزایش یافته و عملا اینترنت شخصی سازی شده است. این شبکه ها به سرعت توانایی موج سازی دارند، چیزی که صدا و سیما بشدت در آن ضعیف عمل می کند. به لطف فیلتر شدن تقریبا تمامی این شبکه ها-بجز اینستاگرام- از میزان نفوذ آنها کاسته شد اما در چند سال گذشته با ورود نرم افزارهای پیام رسان در گوشی های اندروید، عملا هر فرد تبدیل به یک رسانه شد. گفته می شود که اپلیکشین تلگرام بیش از 40 میلیون کاربر ایراداتی داشته که تقریبا غالب آنها آن هر روز از استفاده می کنند. نکته ناامید کننده برای صدا و سیما اینجاست که یک این نرم افزار در حال انجام رسالت آنهاست بویژه از دید خبررسانی است.

3-4) شبکه نمایش خانگی

اواسط دهه 70 خورشیدی که ممنوعیت ویدئو برداشته شد، «موسسه رسانه های تصوری» مامور بازپخش محصولات فرهنگی دیداری با محوریت فیلم های سینمایی ایرانی و خارجی شد، بعدها چندین موسسه نیز مجوز فعالیت گرفته و توانستند به عنوان یک شبه رسانه خود را معرفی کنند. تا اواخر دهه 80 خورشیدی این روند ادامه داشت تا اینکه این موسسات روی به سرمایه گذاری برای تولید فیلم و سریال کردند. معمولا فیلمهای تولید بیشتر طنزهای سخفیف و سبک بود اما گرایش به ساخت سریال نقطه عطفی برای این روند بود. سریال هایی با انبوه ستارگان سینما و تلوزیون و کارگردانانی که معمولا به دلایل مختلف امکان فعالیت در صدا و سیما را نداشتند. هر چند روند تولید و پخش این سریال ها دارای مشکلات عدیده ای است اما اگر میزان رضایت بینندگان این سریال ها را با سریال های تلوزیون از بعد تعداد سریالهای تولیدی مقایسه کنیم می توان به موفقیت آنها اذعان نمود و ادعا کرد که صدا و سیما آخرین سنگر خود-تولید سریال- را نیز در مقابل چند شرکت از دست داده است.
3) روسا

3-1) عزت ا . . . ضرغامی

1337647194572تولد: 1393 در نازی آباد تهرانتحصیلات: کارشناسی ارشد مهندسی عمران از دانشگاه امیرکبیرسوابق: معاون امور سینمایی وزارت ارشاد و معاونت معاونت صداوسیما در امور استان‌ها و معاونت حقوقی و امور مجلس صدا و سیمامدت زمان مدیریت: از 83 تا 93 (10 سال)رییس خوش مشرب صدا و سیما که عنوان رسانه ملی برای دستگاه تحت ریاستش انتخاب کرده، به نظر می رسد که این انتخاب بیشتر ناشی از طنازی اون بود تا واقعیت. از قابل توجه ترین اتفاقات دوران ریاست ضرغامی می توان رشد کمی شبکه های صدا و سیما، تبدیل فرستنده خای آنالوگ به دیجیتال، برگزاری مناظرات انتخاباتی، برخورد و ممنوع التصویری ده ها مجری،بازیگر، تهیه کننده را نام برد. غالب عمر ریاست او با ریاست جمهوری احمدی نژاد همزمان شد. نزدیکی گرایش سیاسی این دو باعث شد که صدا و سیما به تریبونی برای دولت تبدیل شده و ایرادات و مشکلات دولت احمدی نژاد راهی به اصطلاح رسانه ملی پیدا نکند.

3-2) محمد سرافراز

4515479_108تولد: 1340 در آستانه اشرفیهتحصیلات: دکترای علوم سیاسی از دانشگاه بیروتسوابق: مدیر شبکه پرس تی وی، مدیر شبکه هیسپان تی وی و معاون برون‌مرزی صدا و سیمامدت زمان مدیریت: : 20 ماه (آبان 93 تا اردیبهشت 95)شاید هیچکس تصور نمی کرد که سرافراز شمع دو سالگی مدیریت خود را فوت نکرده استعفا کند. مدیری که با کلی برنامه و نوآوری بر بالاترین صندلی غول رسانه ای کشور تکیه زد، خیلی زود میدان را خالی کرد. سرافراز یکی از ایرادات اصلی صدا و سیما را حجیم بودن آن دانسته و این امر را مانع چالکی رسانه معرفی می کرد. از این رو، با ادغام چند شبکه با هم و همچنین حذف و یا ادغام برخی بخش ها با هم سعی کرد، از طول و عرض صدا و سیما بکاهد. امری که منجر به اعتراض ضرغامی نیز شد. با برکناری چند تن از مدیران رده بالای خود که میراث دوران ضرغامی بودند، صداهای اعتراضی از درون ساختمان جام جم به گوش می رسید. همچنین، در برخورد با دولت، نقش یک منتقد جدی را بازی کرد. بویژه در جریان برجام، دولتیان دلخوشی از صدا و سیما نداشتند. گفته شد که بدلیل همین دلخوری ها صدا و سیما در دادن بودجه صدا و سیما خساست به خرج می داده که این مساله از سوی سخنگوی دولت رد شد. هر چند گفته می شود یکی از علل اصلی استعفای سرافراز نارحتی او از برخی از نهادها به دلیل اخراج یکی مسئولان بازرسی اش از کشور بود.

4543664_4523-3) عبدالعلی علی عسکری

تولد: 1337 در شهرریتحصیلات: دکترای مهندسی صنایع از دانشگاه علم و صنعتسوابق: معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس دانشکده صدا و سیما، معاونت آموزشی رسانه‌ای و فنی صدا و سیما و مشاور رئیس قوه قضائیهمدت زمان مدیریت: در حال کار (از اردیبهشت 95)یکی از مدیران برکنار شده سرافراز که از نظر دیدگاه فنی نقطه مقابل رئیس سابق بود، همین رئیس جدید است. علی عسگری در سمت معاونت فنی، بار اصلی ایجاد شبکه های جدید و به زعم سرافراز حجیم شدن صدا و سیما، را برعهده داشت. ریاست علی عسگری به معنای چربیدن تفکر ضرغامی، حداقل با مختصات فنی و نه الزاما گرایشات سیاسی، بر جریان سرافراز است. چنین به نظر می رسد، علی عسگری روند گسترش کمی صدا و سیما را دوباره به عنوان یکی از اولویت های صدا و سیما در دستور کار خود قرار خواهد و احتمالا نیروهایی که در زمان سرافراز طرد شده اند را دوباره بکار خواهد گرفت. تصور اینکه تغییر قابل توجهی در رویکرد صدا و سیما در عرصه فرهنگی و تعامل با دولت رخ دهد، خوشبیانه است هرچند که باید منتظر نشست تا عملکرد رئیس جدید را مشاهده نمود.
4) تحلیل و آسیب شناسی

4-1) مهمترین آفت صدا و سیما فراموشی کارکرد اصلی آن، یعنی جذابیت است. شاید ذات مفاهیم ارایه شده در صدا و سیما محل مناقشه نیست حال آنکه همین مفاهیم باید با اصول رسانه ای جذابیت سازی شود. نمونه نزدیک به صدا و سیما، سینماست که باید اولویت اول آن قصه گویی باشد. تماشاگر باید درگیر قصه شده و خط داستان را پیگیری کند بعد درگیر بازی بازیگران، کارگرداتی، طراحی صحنه و لباس و . . . شود. در واقع هر المانی که به این قصه گویی چربید باعث افت سینما می شود. 4-2) صدا و سیما با ذائقه مردم برنامه نمی سازد بلکه درصدد ذائقه سازیست. صدا و سیما بدل به تریبونی شده که با ادبیات بخشنامه ای با مخاطب خود سخن می گوید. تغییر ذائقه امری محال نیست اما نه با این روند.  اساسا روحیات و خواسته های مردم راهی در برنامه سازی ندارند. وقتی رابطه صدا و سیما با مردم یک رابطه یکطرفه و حاکم گونه است قطعا موجب طرد شدن آنها می شود. رسانه باید ابتدا از خلقیات مردم تاثیرپذیرد بعد با جریان سازی مبتنی بر این کنشها، تاثیرگذار باشد. یکی از روشهای بازخورد گیری از مردم حضور در شبکه های اجتماعیست، چیزی که بدل به خط قرمز مدیران صدا و سیما شده است.  در حالیکه عالی رتبه ترین مسئولان کشور در تمامی شبکه های اجتماعی (فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و . . . ) صفحه داشته و کم و بیش بازخودگیری می کنند، رسانه به اصطلاح ملی هیچ فعالیتی حتی در شبکه های داخلی نیز ندارد. به نظر می رسد صدا و سیما یا خود را بی نیاز از تعامل مستقیم با مردم می بیند یا از تعامل مستقیم با مردم واهمه دارد. روش دیگری که رسانه ها برای تزریق ذائقه های خارج از سازمان خود استفاده می کنند برون سپاری ساخت برنامه،بویژه برنامه های مستند، است. حال آنکه مسئولان صدا و سیما چنان کمربند خود را محکم بسته اند که معمولا نیروهای داخلی با کوچکترین زاویه از افکار خود را طرد می کنند. این مساله منجر به مهره سوزی ستاره های تربیت شده توسط رسانه است. ده ها مجری، بازیگر، کارگردان و تهیه کننده تاکنون از دایره اعتماد صدا و سیما خارج شده اند و اجازه ادامه فعالیت پیدا نکرده اند. 4-3) سومین مشکل بزرگ صدا و سیما، نبود شبکه های خصوصییب است. هر چند شاید در ظاهر این مزیتی برای صدا و سیما باشد اما هر چقدر جلوتر می رویم و رقبای صدا و سیما قوی تر می شود سطح نازل برنامه ها نمود بیشتری پیدا می کند. شاید تنها بخش ورزشی صدا و سیماست که سعی دارد که با الگو قرار دادن برنامه ها و شبکه های موفق ورزشی، استانداردهای خود ارتقا دهد. اما در سایر بخش ها چنین رویکردی دیده نمی شود. مسئولان صدا و سیما همچنان با فرمول سه دهه قبل در حال برنامه سازی هستند و درک درستی از واقعیات جامعه و روحیه های مردم ندارند. مصداق بارز آن نحوه برخورد با اینترنت و پدیده های موجود در آن است. با اینکه صدا و سیما صاحب ده ها سایت اینترنتی است اما هنوز با اینترنت به عنوان یک خطر برخورد می کند. در برنامه ها و سریال های خود آن را آفتی برای فرهنگ کشور معرفی می کند حال آنکه غالب مردم چنین برداشتی از آن ندارد. 4-4) چهارمین ایراد این است که در مسایل سیاسی، خود را بیشتر رسانه یک حزب نمایش می دهد تا یک رسانه با اشتراک افکار تمامی احزاب. تمامی مدیران ارشد این سازمان، نزدیک به جریانی هستند که اکنون در نازلترین سطح از محبوبیت بوده و کمترین سهم را از نهادهای انتخابی کشور را دارا هستند. طیف مقابل این جریان، تقریبا هیچ راهی در برنامه های صدا و سیما نداشته و اخبار و تحلیل ها کاملا یکطرفه است. 4-5) سخن آخر اینکه، اعطای عنوان ثقیل «ملی»  باید از سمت بیننده باشد و نه خود رسانه. صدا و سیما در سالیان اخیر به جای بازتعریف اهداف، بازخوانی رویه و بازخوردگیری از مردم، در اصول خود افراطی تر شده است. مردم گزینه هایی برای جایگزینی پیدا کرده اند و دیگر مثل قبل، بهبود کیفیت برنامه های صدا و سیما را جز مطالبات خود قلمداد نمی کنند. صدا و سیما با هزاران میلیارد سرمایه مادی، هزاران نفر سرمایه انسانی و هزاران ساعت برنامه تولیذی بدل به اسلحه ای با قابلیت زیاد اما با فشنگ های خیس شده است

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است


2 ديدگاه مطلب براي " «سراشیب» استعفا سرافراز، شیب تند نزول صدا و سیما " ارسال شده است.

  1. نوریزاده گفت:

    با آرزوی توفیق بر مهندس کریمی
    تحلیل مفید و دقیقی از وضعیت صدا و سیما می باشد .

    • اراز گفت:

      جناب محمد کریمی
      تحلیلی بسیار مفید در خور توجه و شناخت کاملی از اعضا و جوارح معیوب غول از نفس افتاده تلویزیون ارائه فرمودید از دقت نظر و بیان یکی از مهمترین مشکلات نهفته و نگفته در سطح ملی از شما متشکریم
      منتظر بیان و نقد دیدگاههای بعدی شما هستیم

ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین و تضییع حق بوده یا ضعیف و دارای بار حقوقی باشد، تائید نخواهند شد


آخرین اخبار