اجاره سوئیت در مشکین شهر

ساختار کشور با مشکل تمرکزگرایی روبروست

زندان مشکین شهر دیگر جوابگو نیست

۱۰ کیلوگرم مواد مخدر در مشگین‌شهر کشف و ضبط شد

تعرفه‌های نامتعارف و داد اهالی مشگین‌شهر

افزایش سرعت وزش باد در اردبیل/بارش برف در ارتفاعات انتظار می رود

توسعه و محرومیت‌زدایی روستاها در اولویت قرار گیرد

گردشگری مشکین شهر باید ها و نبایدها

تعرفه گاز در مشگین‌شهر باید تغییر یابد

هتل‌ ساوالان مشگین‌شهر در اختیار افراد بی‌سرپناه قرار گرفت

مشگین شهر قهرمان مسابقات مینی‌فوتبال جام پرچم آقایان استان اردبیل شد

بلاتکلیفی ۶ ساله استخر مشگین شهر قابل قبول نیست

کد خبر: 4502 | تاریخ انتشار: 9:34:07 - شنبه 4 بهمن 1393 | 3 نظر | |

عمو محرم از روزهایی می گوید که “کندیمیز” تصنعی نبود / اینجا وقتی کسی به اوج می رسد؛ کنار گذاشته می شود

ایلقار نیوز به نقل از ائل پرس : تحریریه ائل پرس میزبان محرم محمدزاده، مجری سابق برنامه کندیمیز شبکه سهند بوده است. کسی که غیبتش در آنتن تلوزیون شایعه هایی را در موردش سر زبان انداخته است. بخش اول این گفتگو که به موضوعاتی چون خاطرات این کارشناس فرهنگ بومی از دوران کودکی خود در روستا و دلایل غیبتش در آنتن پرداخته است؛ امروز منتشر می شود.

ائل پرس/ سجاد حسین زاده؛

کمتر کسی می تواند منکر برنامه دیدنی محرم محمدزاده (عمو محرم) در سیمای استانی و استقبال گسترده تمامی طیف های جامعه از این برنامه شود، حضور کم رنگ و شاید حذف برخی هنرمندان از عرصه تلویزیون نه تنها باعث می شود سوالات زیادی در ذهن ها پدید آید بلکه شایعاتی از قبیل تصادف و مرگ نیز دامن گیر آنها و خانواده شان  می شود، گرچه همه مردم از صفا و صداقت این هنرمند مردمی اطلاع دارند اما سعی کرده ایم گفتگویی شفاف و بدون پرده از روزهای اوج و حذف به یک باره عمو محرم برنامه  “کندیمیز” داشته باشیم. مشروح قسمت اول این گفتگو را در ذیل بخوانید:

elPress139310291502121421667132ir9

ائل پرس: سوال اول به عنوان مقدمه از عمومحرم استان ما اینکه چه خبر از برنامه های کاری؟ فکر نمی کنید کم کار شده اید؟

راستش را  بخواهید سرم کمی مشغول کارهای روزمره زندگی  شده. گاهی وقتها مینویسم. گاهی شعر میسرایم.  اکنون هم مشغول ضبط سی دی ها  و نشر شعرهای خودم هستم.

ائل پرس: با صدا و سیما همکاری ندارید ؟

نه خیر فعلا فعالیت های چشمگیری ندارم  و در  حال حاضر در زمینه های فنی مهندسی سازمان مشغول کارم  و بعضی وقتها در رادیو  در برنامه های فرهنگ و فولکلور مردمی اجرای برنامه دارم.

ائل پرس: پس با این اوصاف این عدم همکاری از طرف صدا و سیماست یا ازطرف شما؟

ما همانند قره فهله هستیم

ما همیشه حاضر هستیم در واقع ما همان ( قره فهله) هستیم که هر زمان وهر کجا کار باشد و  بخواهند  ما همکاری می کنیم.

 

ائل پرس: در دوره حضور شما رو آنتن  بحث های زیادی راجع به شما بوده و گفتگو های زیادی هم با شما ضبط و منتشر شده، اگر اجازه دهید به دوره بعد از صدا و سیما بپردازیم و از جایی شروع کنیم که چگونه شد از صدا و سیما جدا شدید؟ ولی باید قول دهید که تا حد امکان شفاف پاسخ دهید چرا که مردم خیلی مشتاق هستند تا علت جدایی یک باره عمو محرم محبوب سیمای استانی را که هر فردی را پای گیرنده های تلوزیون می کشید را بدانند

عمو محرم از حضور کم رنگ خود در سیما می گوید/ در اینجا وقتی فردی به اوج مهارت می رسد او را نادیده می گیرند

ببینید چند تا واقعیت وجود دارد. البته برخی واقعیت ها وجود دارد که قابل بیان نیست  و من فقط می توانم این را بگویم که وقتی یکی فردی در کار خود به نهایت  مهارت  می رسد  متاسفانه و باز هم متاسفانه زمینه را برای  فعالیت آن نادیده  می گیرند و  زمان استفاده کردن از این فردی که به نهایت خبرگی رسیده است  رو به افول مینمایند و هنگامی که  به بیشترین بازده کاری میرسی دیگر از  شما استفاده نمی کنند  و من هم با این موضوع سالهاست آشنا هستم  وعادت دارم. سلیقه ها متفاوت هستند یکی ازاجرای بنده خوشش میاید  و دیگری شاید به دلایلی از اجرای بنده راضی نباشد والا هیچ بحث دیگری نیست  واقعیت مهم  دیگر این است من چند سالی بود جدا از خانواده بودم و تمام وقت یا در روستاها بودم و یا در اداره به  شیفت موظفی مشغول بودم و بعدا احساس کردم که در برنامه ها به نوعی به تکرار افتادیم  و به کلیشه تبدیل شدیم و  باید زمانی استراحت کنیم و با فکری باز و ایده ایی جدید طرح جدید با افکار جدید  زمینه را برای همکاری فراهم نماییم. لازم است بگویم  اصلا از تقلید  و تکرار و بیهوده گویی  خوشم نمی آید.

محرم

مشکل اختلاف سلیقه است

ائل پرس: با این حساب مشکل از سیستم است یا از افراد؟

نه خیر؛ مشکل از سیستم نیست مشکل از  اختلاف سلیقه ها است.

ائل پرس: پس نگاه این افراد به کار به نحوی است که اگر فردی خبره شد سعی می کنند تا کنار بگذارند تا روی دست آنها بلند نشود؛ تایید میکنید این بحث را؟

وقتی مردم مشتاق رسانه بیگانه می شود؟!

ببنید  در کشورهای پیشرفته مثل کشورهایی اروپایی وقتی رسانه های تلوزیونی و یا رادیویی  روی یک فردی هزینه می گذارند و برای او آموزشهای لازم را میدهند واگر در او استعداد هم بیابنددیگر او را رها نمیکنند  و حتی تلاش می کنند او را به  چهره معروف و محبوب تبدیل نمایند که بیننده های فراوانی را جذب کند. نهایت استفاده را نیز از وی می برند. اما در کشور ما اینگونه نیست و از اینگونه افراد  استفاده نمی کنند و زمانی که می بینند مردم شخصیتی را  دوست  دارند و علاقه مند به دنبال کردن برنامه های وی هستند به علاقه مردم  توجهی نمی کنند و نهایت اش این میشود که مردم به رسانه های بیگانه  علاقه مند شده و فرهنگ و فولکولوربومی محلی را از یاد ببرند و تهاجم فرهنگی جوانان را به بیراهه بکشد.

ائل پرس: زمانی که دور اول برنامه عمومحرم تمام شد به شما گفتند همکاری قطع شود؟ دلیل خاصی مطرح کردند؟

کسانی که باید فکر میکردند؛ فکر نکردند

من در سال ۸۹ برنامه را شروع کردم و تا اواخر سال ۹۲ ادامه دادم و و در هر دوره این برنامه توانست موفقیت  های  زیادی را  کسب کند چرا که سعی میکردیم همواره بهترین  سوژه  راپیدا کرده و تمام علایق بینندگان را در نظر گرفته و پخش کنیم و اکثر  برنامه  ها  دربین مردم کاملا جا افتاده شده ؛ اما متاسفانه کسانی که باید درباره علت موفقیت وکسب رتبه های ممتاز این برنامه فکرمیکردند؛ فکر نکردند.

من روستازاده و از دل روستا هستم و هیچگاه سهوا یا عمدا بی حرمتی نکردم

 هم چنین گروه سازندگان این  برنامه و محرم محمدزاده  مشهور به عمو محرم که سعی میکرد  تا با تمام توان توجه بینندگان را جذب کندکار چند روز و چند ماه نبود بلکه بنده به عنوان محرم محمدزاده در روستا به دنیا آمده ام و چندین سال در روستا زندگی کرده ام با  خانواده ام و هم روستایی هایم  فرهنگ روستایی  را تجربه کردم و نهایت  بزرگ شده از لالایی مادران گرفته تا فولکولور وخلق و خوی مردم روستا را آموخته ام، بایاتی  ها را یاد گرفته،  در کودکی به چوپانی  رفتم خودک چوپان شدم ( خودک چوپان به معنای شاگردچوپان است ) وگوسفندان را در صحرا به چرا بردم و چه آرزوهای داشتم  که نی چوپانی را همانند مش حمایت بزنم.  مش حمایت چوپان روستایمان بود  و ما چند نفر نیز خودک او بودیم و برایمان یاد میداد وقتی باران می بارد چکار باید کرد در روزهای بارانی چطور باید هیزم جمع میکردیم و چایی درست میکردیم و در روزهای مه آلود چوپان باید چه مهارتی داشته باشد و … من تمامی این موارد را لمس کرده ام و زمانی که وارد یک روستا می شوم از قبل می دانم که با چه ذهنیتی باید وارد شوم و چه حرفی بزنم یا کجا بروم والا با  قیافه خاص  و خود را به این در و آن در زدن  هیچ  فایدهای برای چنین برنامه ای ندارد و مردم میدانند بنده واقعا اهل روستا هستم و یکی مانند آ نها هستم  و میدانند که هیچ وقت قصد بی احترامی و بی حرمتی در طول این مدت  چه به عمد  چه به سهو  نداشته ام.

عمو محرم به یک باره عمو محرم نشد

قبل از اینکه در یک روستا با یک مادر روستای  حرف بزنم فرهنگ و فولکلور آنجا را مطالعه کرده ام، اکنون اگر به کتابخانه من سری بزنید نزدیک به بالای دو هزار کتاب راجع به فرهنگ روستاها و شعر های ترکی و داستانهای مختلف  روستاها، شهرها و حتی ملل مختلف مطالعه نموده ام،  در سال ۶۸ نویسنده مطالب متنوع فرهنگی و فولکور آذربایجان  مجله ((یول )) باعنوان ” کند اوشاقی”  بودم ، از سال ۷۳ از طرف رادیو برای تهیه  گزارش برنامه ها به اکثر روستاها، قشلاقها و ییلاقها  سفر کرده ام، علاوه بر برنامه به سرودن شعرهای متنا سب با احساس و عاطفه مردم پرداخته ام و اکثر شعر هایی که میخواندم  سروده خودم بودند   و طبیعت و احساس  هر منطقه متفاوت هست  و خلاصه اینکه تمامی این کارها و فعالیت ها کنار هم جمع می شود تا یک برنامه ای موفق و فردی به نام عمومحرم مورد پسند بیننده ها باشد.

تقلید راه موفقیت نیست/ مردم آگاه هستند تفاوت را احساس می کنند / موفقیت شانسی نیست

 اما برخی افراد فکر می کنند به یک باره وارد این کار شده و یکباره نیز از این عرصه خارج شده ام در حالی که من عمر خود را در این راه گذاشته ام، متاسفانه کسی این فعالیت ها را نمی بیند و فکرمی کنند زمانی که یک برنامه موفق می شود از روی خوش شانسی  است  و یا خود برنامه پتانسیل لازم برای متفاوت شدن را دارد  و  درحالی که مردم هم  تجربه قبل از من وهم  بعد از من را نیز مشاهده کرده اند و باید خودشان تفاوت ها را حس کنند. البته منظور من اصلا این این نیست که برنامه ایی که من کار کردم  از اینها بهتر یا بدتر است.  به هر حال این مردم اند که به سیلقه های مختلف علاقه مند هستند، شاید کسانی از برنامه بنده خوششان نیاید، شایداجرای سایر دوستان را بپسندند.  هر چند که  من معتقدم در برنامه ها نباید تقلید وجود داشته باشد. تقلید کپی کمرنگ  اصل است.  هنرمندان باید تلاش کنند برای موفقیت راههای دیگری را طی کنند.  البته این هم گفتنی است که اگر یک فرد در روستا زندگی نکرده باشد و فرهنگ و خلق خوی مردم آنجا را درک نکند نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند. همانند اینکه فردی که ازدواج نکرده نمی تواند در کار  و مشکلات یک نفرمتاهل نظر بدهد  و راهنما و مشاور یک خانواده باشد. اصل اول اینست  که خودش باید مسایل خانوادگی و زنا شویی را تجربه کرده باشد  و کسانی هم که به روستاها میروند؛ اگر تجربه زندگی در روستا را داشته باشند خوب میتوانند با آنها هم سو گردند. مثال دیگری میزنم اگر در یک برنامه پزشکی مجری خودش پزشک باشد می تواند با کارشناسان و یا مخاطبین  تخصصی تر بحث را به پایان برسانند و سئوالهای مثمر ثمر را  پاسخ بدهند.

    محرم

نمی توان شب خوابید فردا اجرا کرد/ مردم وقت خود را تلف نمی کنند به حد کافی برنامه جذاب در شبکه های داخلی و خارجی هست

من قبل از اجرا و رفتن به روستاها  شب مطالعه می کردم و فردای در برنامه چند کلمه جدید برای گفتن داشتم  و اشعار جدید  را می سرودم  ( به عنوان مثال اگر الان از کلمه خودک استفاده کردم  شاید بعضی ها تا به این حال معنی لغوی ترکی آن را نمی دانستند خودک  به شاگرد چوپان گفته می شود که برای جمع کردن گله و به دستور چوپان به دنبال گوسفندان میرود و چنانچه تاخیر داشته باشد چوپان سنگی را به دنبال او به نشانه  پرتاپ می کند و چون مردم از فرهنگ روستاهای مختلف مطلب جدیدی یاد می گرفتند استقبال روز به روز بیشتر می شد، اما نمی توان شب خوابید و بدون مطالعه فردای آن روز از چیزی صحبت کنی که خود واقف به آن نیستی.  چرا که اگر بنده  چیزی در چنته نداشته باشم  جماعت قبول نمی کنند و نیاز هم نیست که اغراق کنم و خودم را به این در و آـن در بزنم  .به هر حال وقت طلاست  وهمه قدر لحظات خود را می دانند و نمی خواهند آن را تلف کنند و در سایر شبکه های داخلی وخارجی برنامه های جذاب دیگر وجود دارد.

ائل پرس: بنابراین با وجود سلایق مختلف شما چگونه وارد صدا و سیما شدید؟

من آزمون خود را در رادیو پس داده ام و در حرف کم نمی آورم

واقعیت این است که کارهای من همیشه از روی حساب و کتاب است، من درسال۷۳ وارد رادیو شدم و نویسندگی و گویندگی زیادی در رادیو در باره مباحثی چون فرهنگ، فولکولور ادبی  و روستایی  و .. داشته ام و برنامه های زنده ۹۰ دقیقه ای محفل را اجرا  می کردم  و برای صحبت همیشه مطالب جدیدی در ذهنم داشتم   و آزمون خود را در فن بیان در برنامه های  رادیو داده بودم در حالی که قبل از ورود به تلویزیون باید  در یک سری از  آزمون ها موفق بود تا بتوانی جلوی دوربین معطل کلمه ها نباشی و با حرف ها و کلمه های بی هدف ذهن مخاطب را خسته کنی.  چرا که نمی توانی در برابر دوربین سکوت  کنی و فکر کنی که چه باید بگویم  و زمانی که با مردم مختلف روبرو می شوی باید پیش زمینه ذهنی کامل برای گفتگو با آنها داشته باشی در حالی که من در رادیو روزانه مطالب زیادی نوشته و مطالعه می کردم و به مدت ۱۵ سال تمامی کلمه ها و گفتگو ها را یاد گرفتم در حالیکه  زودتر از این هم میتوانستم وارد تلویزیون شوم ولی من نرفتم، نهایت اینکه در سال ۸۶ به همراه آقای کوروش  رزمی یکی از تهیه کنندگان تلویزیون  مشترکا  طرح برنامه ” بیزیم کند ” را به معاونت  سیما دادیم و آن زمان می خواستم به تلویزیون بروم که به دلیل  قبولی دوباره در دانشگاه و ادامه تحصیل در مقطع بالاتر باز هم به تلویزیون نرفتم.

 

 تا اینکه در سال ۸۹  توسط یکی دوتا  از دوستان؛ تهیه کننده و کارگردانها و  حتی به پیشنهاد بعضی از دوستان که از من سابقه ذهنی داشتند مثل آقای عطالو که خودشان کارگردان سینما هستند و یا اقای دلکاری  که کارگردان تلویزیون هستند  به  برنامه دعوت شدم  و چون من یک فرد رادیویی بودم هیچگاه در حرف کم نمی آوردم و با سلایق آشنا بودم نهایت اینکه طی مدت یکی دو هفته  چم و خم تلویزیون بدستم آمد البته چون کار تخصصی بنده در صدا وسیما تکنسین صدا وتصویر است، هر روز در ضبط و پخش برنامه های تلویزیونی ارتباط مستقیم دارم و خیلی از نقطه ضعف ها و نقاط قوت برنامه ها را بلدم.

خود را به شکل روستایی یا ادای آنها را درآوردن بی حرمتی به روستاست/روستا زادگاه بزرگان است

اما حرف اساسی این است که من بچه روستا هستم و زبان و لهجه ام روستایی است و زمانی که با یک  بچه روستایی حرف میزنم او در جا می فهمد که من نیز بچه روستا هستم ولهجه ام متعلق به کدام منطقه هست،  وحتی  خیلی ها میدانند  بیشتر فصول سال خانواده اماز جمله خواهر، مادر، پدر و اقوام در روستا زندگی می کنند و اگر متولد شهر بودم  و خودم را  به شکل روستایی ها در می آوردم  این رفتار نوعی بی حرمتی محسوب به روستاییان می شد و متاسفانه این مساله بعضی وقتها نادیده گرفته میشود  و این  موضوع بسیار ناراحت کننده هست و به عنوان مثال فکر می کنند اگر  طوری برنامه  اجرا شود که مردم از  نگاه آن برنامه بخندند خوب هست ، در حالی که این نوع نگاه به برنامه و روستاها  و کسانی که در روستا زندگی میکنند درست نیست البته من کارهای طنز درست را دوست دارم  ولی اغراق را دوست ندارم ، چرا که از روستاها  بالندگی انسانهای بزرگی را شاهدبوده ایم ، دانشمندان بزرگ  ، شهدا وعالمان بزرگی چون علامه  محمد تقی جعفری سیغای  از روستاها به ثمر نشسته اند .

واقعیت این نیست…

در حالی که نمی توان ادای یک روستایی را درآورد و فکر کرد که مردم نمیدانند. مردم حتی آنهایی که روستایی نیستند به یقین از این کارها خوششان نمی آید.  من زمانی که به یک بچه روستا نگاه می کنم همانند این است که به سی سال قبل باز می گردم و همانند آینه، بچگی خود را می بینم که  چنین روزهایی همانند بازی با گل و … را سپری کرده ام؛ یا وقتی باران می بارید لباسهای ضخیم خود را در می آوردیم تا بعد ازقطع  باران لباس خشک بپوشیم تا سرما نخوریم و ((ستلجم))نشوم  یا گفتم  چگونه بعد از باران شدید با هیزم خیس آتش روشن می کردیم، همه این موارد تخصصی هست و عالمی برای خود دارد و فردی که در روستا زندگی نکرده باشد درک نمی کند و من تمامی آن بحث ها را که از نزدیک دیده بودم در برنامه برای مردم شرح می دادم و اگر این بحث ها باز نشود برنامه جذاب نمی شد  و شاید بتوانند مردم را با یک سری بحث ها سرگرم کنند ولی کسی که در روستا زندگی کرده می داند این بحث های سرگرم کننده گذرا هست و  واقعیت زندگی در روستا این چیزها  نیست.

ادامه دارد….

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است


3 ديدگاه مطلب براي " عمو محرم از روزهایی می گوید که “کندیمیز” تصنعی نبود / اینجا وقتی کسی به اوج می رسد؛ کنار گذاشته می شود " ارسال شده است.

  1. خیاو گفت:

    ساغ اولون چوخ گوزل مطلب ایدی.

  2. علی امامعلیزاده میرک گفت:

    عمو محرم در قلبها جای دارد. از اطلاع رسانیتان تشکر

  3. آذربایجان وپیرامون-در انتظار بهار گفت:

    سلام-درتلوزیون مرکز و شهرهای فارس زبان شخصیتها ومجریهای معروف را سا لها حفظ می کنند مانند آقای فردوسی پور مجری ورزش ومردم و…ولی در مناطق ترک زبان اینگونه نیست مگر اینکه مجری هوشیار باشد وبه نرخ روز حرف بزند مثلا وقتی می خواهد ترکی صحبت کند حداقل هشتاد درصد یک جمله را کلمات فارسی بکار برد

ارسال نظر

نظراتی که حاوی توهین و تضییع حق بوده یا ضعیف و دارای بار حقوقی باشد، تائید نخواهند شد


آخرین اخبار