افشاي برخي از مسائل مديريت دانشگاه آزاد اسلامي به حدي افكار عمومي شهرستان مشگين شهر را تحت تاثير قرار داده است كه شايد با كمتر حادثه يا پديده اي در تاريخ معاصر اين شهرستان قابل مقايسه باشد، در سه – چهار روز گذشته سايت هاي خبري پر تعداد شهرستان از نظر تعداد بازديد كننده ركورد شكسته و در تمام محافل و اماكن عمومي اعم از مساجد و قهوه خانه و تاكسي و كوي و برزن موضوع صحبت مردم غالبا اخبار مربوط به اتفاقات دانشگاه آزاد و همچنين دستگیري رئيس سابق دانشگاه است؟ و حتي اين خبر خجالت آور و سرشكستگي آور از مرز استان نيز فراتر رفته است.
اطلاعات نگارنده از واقعيت آنچه در دانشگاه آزاد اتفاق افتاده خيلي بيشتر از آنچه كه در رسانه ها منعكس شده نيست و اصولا هم قبل از بررسي موضوع در دادگاه و صدور حكم قانوني ، انتشار اطلاعات خام و نسبت دادن عناوين مجرمانه به متهم نيز اقدام شايسته اي نيست، اما انچه در اين چند روز خلاء آن كاملا احساس مي شود ارائه تحليل هاي كارشناسي از چرايي اين اتفاق تلخ است كه در اينده به شكل ديگر و نهادي ديگر تكرار نشود.
اميدواريم با ارائه اين تحليل بتوانيم تا اندازه به ترميم اين خلاء تحليلي كمك كنيم.
اما تحليل:
-صرف نظر از ميزان صحت و سقم اخبار منتشره در باره پرونده دانشگاه آزاد بايد گفت اساسا وقوع اين پديده زشت در ” دانشگاه” به عنوان يك نهاد تربيتي بر عمق فاجعه مي افزايد قطعا اگر چنين پرونده اي در يك بانك يا موسسه يا نهاد اقتصادي مي افتاد اين قدر تاسف بر انگيز نبود! چون فلسفه فعاليت اين گونه نهادها اقتصادي است، اما چرا دانشگاه؟ چرا خانه استاد و دانشجو؟ و چرا يك محيط مقدس و تربيتي؟
– مسئوليت اصلي اين فاجعه متوجه چه كس يا كساني است؟ ايا مسئوليت متوجه استاد و دانشجو يا يك مشت كارمند دانشگاه است؟ واقعيت تلخ اين است كه دولت به عنوان قوه مجريه مستقل به دليل بي رغبتي مديران ارشد به كلنجار با مجلس و اولويت حفظ ميز، امورات شهرستان را به نماينده مجلس شهرستان ها سپرده است و اساسا نمايندگان شهرستان ها به جاي مسئوليت قانونگذاري! شده اند مسئول “مديرگذاري” و انتصابات شهرستان ، و قابل تاسف تر اينكه در دولت آقاي روحاني دولت محترم تمام اختيارات خود در شهرستان را به نماينده واگذار كرده است بطورمثال در بغل گوش خودمان شهرستان پارس آباد در كمتر از يك سال دو فرماندار استعفاء داده و رسما اعلام شده است هر دو استعفاء به دليل دخالت نماينده مجلس بوده است البته شرايط مشگين شهر بدتر از پارس آباد مي باشد چون در اينجا دانشگاه آزاد هم به عنوان يك ” موسسه عمومي غيردولتي” در دوره اين دولت به حيات خلوت نماينده محترم تبديل شده است بنابراين سوال سوالی که مطرح می شود اين است آيا دولت و رياست مركزي دانشگاه آزاد هيچ مسئوليتي در قبال اين فاجعه ندارند ؟آيا با عزل و احيانا محكوميت و مجازات رئيس سابق و جوان دانشگاه اين پديده زشت در مشگين شهر ريشه كن مي شود؟
– از مجموع اخبار و تحليل گونه ها و اظهارات و قضاوت هاي مردم چنين جمع بندي مي شود كه رئيس معزول و بازداشت شده دانشگاه آزاد با اراده و تحركات و مساعدت و معرفي نماينده محترم فعلي و نماينده محترم قبل از ايشان به اين جايگاه رسيده است نمايندگاني كه در انتخابات اسفند سال ٩٠ رقيب هم نيز بودند گويا “هم فاميل ” بودن اين دكتر دامپزشك با رقيب مشترك اين جناب نماينده مجلس و سلفش ، باعث علاقه مشترك و توجه مشترك دو رقيب سنتي ! به يك جوان جوياي نام مي شود و جالب تر اينكه جوان جوياي نام هم چون هنرپيشه اي حرفه اي با ذكاوت از پله حمايت اين دو خود را بالا مي كشد و يك شبه راه بيست ساله مي پيمايد، به طوري كه با مدرك تحصيلي كاملا غير مربوط و بدون كوچكترين زمينه و حتي يك روز تجربه از صدها نفر تحصيل كرده و استخوان خردكرده و اعضاي هيات علمي رسمي و غير رسمي بومي و غير بومي سبقت گرفته و بر جايگاه رياست بزرگترين دانشگاه شهرستان نشانده مي شود ! چرا؟ و بر چه حسابي؟
برخي از اخبار حاكي از آن است كه مدير معزول محترم حدود يك ماه پيش در جمع تعدادي از همكاران خود از ابراز تمايل و برنامه خود براي شركت در انتخابات آتي مجلس خبر داده بود، در حالي كه به اين واقعيت واقف است كه مجاب كردن مردم براي گرفتن راي براي تكيه زدن بر كرسي وكالت مردم در مجلس به راحتي مجاب كردن نماينده مجلس براي تكيه بر كرسي رياست دانشگاه آسان نبوده و اصولا از دست او ساخته نيست! حال سئوال اين است كه چرا منافع انتخاباتي يكي دو نفر بر منافع عمومي ترجيح داده مي شود بالاخره آسيبي كه از قِبَل اين فاجعه، اين بي توجهي و اين خيانت متوجه سرمايه عمومي و اعتماد عمومي، آن هم پيرامون يك محيط و نهاد فرهنگي و آموزشي و فرهنگي مي شود چگونه و توسط چه كساني جبران مي شود؟
آيا هيچ تقصير و مجازاتي متوجه مسببين چنين فاجعه اي نيست؟
آيا مشاركت و معاونت و عليت و باعثيت و مساعدت در اين فاجعه در بررسي صلاحيت عناصر مربوطه اثري دارد يا ندارد؟
“انتخابات خرج دارد” شوربختانه وقتي فلان عنصر در فرايند رقابت انتخاباتي براي كسب راي چندين برابر كل حقوق چهارساله يك نماينده را هزينه مي كند آيا نبايد اولين سوال مردم و دلسوزان اين باشد كه خوب جناب وكيل اين همه هزينه را چگونه جبران مي كنيد؟
وقتي براي خريد راي اين همه خرج مي كنيد براي جبران آن چه چيزي مي فروشيد؟ خوب پاسخ روشن است متاعي جز “قانون” و ” منافع مردم ” براي فروش نيست ؟ بنابراين سؤال نگارنده از ذهن هاي كنجكاو و كساني كه دغدغه دارند و رسانه هايي كه امروز به خاطر فاجعه دانشگاه آزاد اشك تمساح مي ريزند و حتي سوال از خود اين است كه واكنش همه ما و تك به تك ما در مقابل پديده شومي چون “خريد راي” براي سوار شدن بر قدرت چه بوده؟
آيا اعتراض كرده ايم اگر نكرده ايم امروز با چه رويي مثلا به يك “معلول و محصول شوم آن” در دانشگاه اعتراض مي كنيم و ژست آدم هاي روشن فكر يا دلسوز را مي گيريم ؟ روزي كه در مقابل پديده كسب راي با سوء استفاده از قران و مقدسات سكوت كرديم، روزي كه در مقابل خريد راي با پول و توزيع برنج و روغن نباتي سكوت كرديم بايد مي دانستيم كه ماجراهايي مشابه ماجراي دانشگاه آزاد در انتظار جامعه ماست و حق اعتراض نخواهيم داشت ! چرا؟ چون خودمان با انتخاب خود در اين فجايع شريكيم ! اگر وقت فرياد سكوت كنيم اگر وقت سكوت فرياد بزنيم اگر وقت نشستن برخيزيم اگر وقت برخواستن بنشينيم اگر به وقت تدبير و محاسبه سبك سري كرده و عنان اختيار خود را به تمايلات نفساني بدهيم اگر در فصل انتخاب منافع فردي و گروهي و باندي را بر منافع عمومي و رضايت الهي ترجيح دهيم بديهي است كه جامعه ما و دانشگاه ما بايد پيوسته منتظر شنيدن اخبار اين چنيني بايد باشد. مگر نه اين است كه اگر باد بكاريم طوفان درو مي كنيم؟
انتهای پیام/
جامع ترین تحلیلی که درباره مشگین شهر در یک سال گذشته خواندم بارک الله دقیقا به روی زخم مشگین شهر انگشت گذاشتید به نظرم این لطف خداست که مردم مشگین شهر را یواش یواش از خواب بیدار می کند چه کسی باور می کرد که یک جوان بی تجربه همزمان مورد حمایت دو رقیب قرار گیرد یعنی هم ولی ملکی از او حمایت کند و هم یونس اسدی !
ولی خدا کاری کرد که مردم ما دوریالی اش بیفتد و ببینند که اگر منافع فردی این دو رقیب ایجاب کند شریک و رفیق گرمابه و گلستان هم نیز می شوند!
چه تحليل دقيق و دلسوزنه اي است ،
به نظرم اتفاق دانشگاه آزاد منجر به افزايش اگاهي و تقويت قدرت تحليل آنها خواهد شد بالاخره چاه كن هاي حرفه اي كه به قول وزير كشور باعث و باني ده سال عقب ماندگي شهرستان بوده و هستند خودشان به چاه افتادند
بالاخره از قديم گفتند:
چراغي را كه ايزد برفروزد
هر آنكس پف كند ريشش بسوزد
اگر این فرض را صحیح بپنداریم بایذ امروز احمدی نژاد را محاکمه کنند وکسانی را باید محاکمه کنند که در به قدرت رسیدن و استمرار دولت او ابرو گذاشتند مسئول اصلی اختلاسها و گندکاریهاو فلاکت مردم بوسطه اقدامهای خام و نسنجیده این افایان کیست ثانیا این من و شما هستیم که از نماینده انتظار داریم تمام کارهای ریز و درشت مارا سرو سامان بدهد باید بدانیم همه مسئول اعمال خویش هستند و گرنه اگر روزی یک فردی بدون نظر نماینده در جائی منصوب شود و بعد دچار لغزش شود آنگاه یقه چه کسی را خواهیم گرفت شاید آروز هم بگوئیم پس این شهر مسئول و نماینده ندارد
خانم xx یعنی به نظر شما 25 میلیون نفری که به احمدی نژاد رای دادند باید محاکمه شوند ؟ این چه قیاسی است تحلیل گر در ریشه یابی این حادٍه گفته است نمایندگانی که یارو را حمایت کرده و به عنوان رییس دانشگاه معرفی کرده ان در خسارت وارد شده از بابت مدیران ناکارآمد شریکند و تحلیل تحلیل درستی است.
با سلام خدمت نگارنده متن: تحلیل جالبی بود اما کمی زیرکانه .شما با تخریب 2 نماینده گذشته اقدام به جمع اوری رای برای ارباب خود میکنید. پس به فکر مردم نباشید بیشتر به فکر خوش خدمتی به ارباب و شاید سمتی که روزی به شما برسد باشید. البته تیم انتخاباتی شما سری پیش هم سعی کرد از اب گل الود ماهی بگیرد اما صیدتان مار ماهی بود. کاش قلمهایمان در خدمت مرمام باشد تا اربابهای حبابی.
کاش قلمهایمان در خدمت مردممان باشد تا اربابهای حبابی
آقاي صفرزاده به اصطلاح محلل چرا الان …..مگر نه اين است كه كه منتقد و تحليلگر بايد در همه وقت ها نقد و تحليل كند نه زماني كه طرف از عرش به افرش آمده است اگر واقعا شما به فكر مصالح مشگين شهر پر آوازه قديم و ضعيف الان بوديد چرا الان لب به اعتراض گشوديد و پرچم كاوه بر دست گرفته ايد. در ضمن الان وقت فرياد نيست شما به وقت فرياد سكوت كرده ايد نه تنها شما بلكه تمامي كساني كه الان فرياد مي زنند….
(سوره مبارکه انبیاء آيه شریفه 10)- اين آيه در يك جمله كوتاه و پر معنى، به اكثر ايرادهاى ما پاسخ می دهد و مىگويد: «ما بر شما كتابى نازل كرديم كه وسيله بيدارى شما در آن است آيا تعقل نمىكنيد»؟! (لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ). متاسفانه نام ما مسلمان است و کتاب مقدس مان در طاقچه ها. باورمان این است که من میدانم . غافل از این که خیلی چیزهاست که نمیدانیم .
آب را گل نکنیم.”قلم تان خوب است ولی هدفتان نامعلوم و بوی تخریب دو نفر از سخنان شما می آید . همشهریان آگاهند.”
چه خوش گفت جناب سهراب سپهری:بطور خلاصه عرض کنم:
در فرودست کفتری میخورد آب…..
دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب.
مردم بالادست، چه صفایی دارند!
چشمههاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد!
من ندیدم دهشان،
بیگمان پای چپرهاشان جا پای خداست.
ماهتاب آنجا، میکند روشن پهنای کلام.
بیگمان در ده بالادست، چینهها کوتاه است.
مردمش میدانند، که شقایق (اسدی ) چه گلی است.
بیگمان آنجا آبی، آبی است.
غنچهیی میشکفد، اهل ده باخبرند.
چه دهی (شهرمان ) باید باشد!
کوچه باغش پر موسیقی باد!
مردمان سر رود( اقشار تحصیل کرده شهر ) ، آب را میفهمند.
گل نکردندش، ما نیز
آب را گل نکنیم. ( تفرقه نیاندازیم . “جناب روحی مردمان محترم مشکین شهر آگاهند. ”
به نظر بنده مشکل زیاد است و تفاهم کم و هدف نامعلوم. عدم اتحاد و یکدلی و طایفه گرایی و عدم خودباوری و فرهنگ بیگانه پرستی و ترویج حس حسادت در شهر عزیزمان جا افتاده است و امید واهی به آینده ای نامعلوم و عدم عبرت از گذشته و نادیده گرفتن استعدادها و پتانسیل موجود و عدم پشتیبانی از مسئولین محترم وقت در پست های فعلی باعث خواهد شد اگر عمر نوح به مردمان دهند و گنج قارون به شهرمان بیارند بدون تعیین اهداف و پیروی از برنامه ریزی واحد ، در رسیدن به هدف ( پیشرفت شهری ) ناکام خواهیم بود. باید تک تک همشهریان خود را عضوی از یک خانواده بدانند و از مال و جان خود در پیشرفت پروژه های شهر مایه بگذارند. با عرض معذرت اکثریت می گویند نماینده های قبلی اله بودند و فلان . نماینده فعلی هم همینطور و نماینده های آتی …. هم در زمان خود ناکارآمدخواهد بود . عزیزان باید باور کنیم که بدآموزی داریم. از اندیشمندان و مشاهیر شهر می پرسم مشکل کار کجاست؟ باز به نظر بنده نمایندگان محترم از مشاوران زبده و متخصص در امورات مختلف شهر استفاده نمی کنند و بیشتر روی افرادی مانور می دهند که در رای گیری یار و یاورشان بوده اند. خوف از این است که در دوره بعدی تنها نماند. خلاصه مطلب ترس از گذشته و عدم خودباوری و امید واهی به آینده ای که معلوم نیست باشد موجب می شود از فعالیت اصلی که برنامه ریزی بلند مدت است غافل بمانیم.
یک دست صدا نخواهد داشت. دریشرفت شهر عزیزمان متحد شویم. هر کسی باید با تمرین و بالا بردن توانایی مشاغل مختلف از هوش مستعد خود بهره ای موثر برد. خلاقیت و نوآوری داشته باشیم . اگر تفرقه اندازی را کنار گذاریم به خدا ما می توانیم به نوایی برسیم .
دستت درد نکنه هاتف حرف دل ما را زدی….
بنده با نظر اقاي شهروند موافقم، اقاي ملكي اكر زور سياسي داشت از طرفداران خودش در دانشكاه حمايت مي كرد،جايي كه دانشكاهيان اقاي ملكي را بهترين كزينه مي دانستند بس لزومي به حمايت از يك فرد غير دانشكاهي بي تجربه در كرسي رياست احساس نمي شد.معرفي بهرام عباسزاده و حمايت بي حدوحصر از او حتي بعد از عدم تمديد حكم عباسزاده ناشي از دخالت هاي نابجا و غلط و غير كارشناسانه نماينده محترم جناب يونس اسدي بوده و بس. در دانشكاه ازاد افرادي هستند لايق تر و قوي تر كه حتي قوي تر از تمام رؤساي دانشكاه هاي ازاد هم تراز مشكين، متاسفانه نماينده كنوني نه تنها انان را يا عزل كرده و رانده و يا به نوعي تحت فشار قرار داده تا نتوانند حتي كوجكترين اظهار نظرها را بكنند. در اين مدت دانشكاه ازاد مشكين هر نوع ستمي كه ديده فقط و فقط از جشم اقاي اسدي مي باشد. به هر حال اميدواريم مردم جواب اين نوع ديكتاتوري ها را در انتخابات بدهند و دانشكاه شهر ما تنها به دست دانشكاهيان شهر ما اداره شود و بس.